وصیت شهید محمدرضا رشیدفرخی:
راهی بهتر از یاری کردن انقلاب ندیدم
در وصیتنامه شهید محمدرضا رشیدفرخی آمده است: راهی غیر از اسلام و راهی بهتر از یاری کردن انقلاب و لبیک گفتن به رهبر کبیر انقلاب اسلامیمان ندیدم.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری«راه آرمان»؛ شهید «محمدرضا رشیدفرخی» دوم آبان ۱۳۳۹، در روستاي طاهرآباد از توابع شهرستان كرمان چشم به جهان گشود. وی تا پايان مقطع متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش به جبهه اعزام شد. سوم دي ۱۳۶۰، در دزفول بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد.
در ادامه به مرور وصیتنامه شهید را میخوانیم.
هم اکنون که این نامه را برای شما مینویسم در یکی از پادگانهای سپاه پاسداران میباشم و اینجا برادران پاسدار غیر از یاد خدا و غیر از ذکر خدا هیچ چیز بر لب ندارند. جای شماها واقعاً خالی است که بیایید و ببینید محیط پاک و روحانی اسلامی را در این پادگان اثری از گناه و معصیت، اثری از ریا و تزویر، اثری از دوروئی و اثری از گناه، اثری از بیدینی، اثری از لاقیدی، اثری از بیتفاوت بودن، اثری از کفر، اثری از نفاق و … نیست.
اینجا همش نام و یاد الله است و بس. باور کنید که انسان کیف میکند از این محیط پاک. از این محیطی که غیر از صداقت چیزی نیست. اینجا محیطی است که عاشقان و پویندگان راه الله دور هم گرد آمدهاند. اینجا محلی است که منتظران شهادت در یکجا جمع شدهاند و هر آن انتظار میکشند که به معشوق خود و به لقاالله بپیوندند.
اینجا جبهه جنگ است. اینجا اهواز شهر خون و شهادت است. اینجا جایی است که دشمنان اسلام و استکبار جهانی به سرکردگی صدام خائن با سلاحهای سنگین خود مردم بیپناه را به شهادت رسانده. اینجا جایی است که هر آن ممکن است هواپیماهای عراق جهت تخریب و بمباران مناطق مسکونی بر آسمان حاضر شوند، ولی به خواست خدا با هوشیاری برادران رزمنده و پاسداران و سربازان فداکار اسلام از محل دور میشوند و بعضیها سرنگون میشوند.
خلاصه اینجا مکانی است که حق و باطل با هم در نبردند. اینجا محلی است که مورد هجوم بیگانگان و مزدوران اجنبی قرار گرفته.
اینجا جایی است که سربازان و پاسداران و ارتشیان شب و روز کار میکنند و میجنگند تا انشاءالله کفر جهانی را نابود سازند. اینجا جایی است که انسان هر آن مرگ در راه حق را جلو چشمان خود مشاهده میکند.
تا زمانی که خدا بندهای از بندگان خدا را بخواهد که حیات داشته باشد او را از هر گزندی حفظ میکند و هر زمان که خواست بندگان خود را میبرد. حال آنهایی که از عهده امتحان و آزمایش خوب بودهاند خوشا به سعادتشان که در نزد خدا و در بهشت برین بسر میبرند اما وای به حال کسانی که نافرمانی خدا و به غیر از گناه و معصیت کاری نکردهاند، در آتش سوزان الهی میروند.
خداوند شرکت در جنگ اسلام علیه کفر را نصیبم نمود، من راه خود را خوب شناختم و راهی غیر از اسلام و راهی بهتر از یاری کردن انقلاب، راهی بهتر از دفاع از دستاوردهای انقلاب، راهی بهتر از لبیک گفتن به رهبر کبیر انقلاب اسلامیمان و راهی بهتر از آزاد شدن از هواهای نفس و وابستگیهای دنیوی ندیدم.
خداوندم توفیق عنایت فرمود و سعادت یاری کرد و من هم به آرزوی دیرینه خود که به جنگ اسلام علیه کفار بود بروم، لذا از شما عزیزان میخواهم که اگر خداوند مرا بخشید و قابل دانست که مرا هم ذرهای بسی ناچیز از دریای بیکران یاران باوفای حسین(ع) و از امت رسول الله(ص) قرار دهد و انشاءالله شهادت مرا طلبید و من هم با آغوش باز شهادت در راه معشوق را در بغل گرفتم و به سوی خدا رفتم، برای من هیچ گریه نکنید که خدای ناکرده بهانهای باشد برای دشمنان اسلام.
شما خودتان را محکم و استوار نگه دارید و اگر کسی از شما سوال کرد که شما با دادن فرزندتان در راه خدا چه حالی دارید و چه احساسی دارید میدانید در جواب چه بگویید؟ بگویید که ما چیزی در راه خدا ندادیم، جواد از خدا بود. او امانتی بود نزد ما، حال خدا امانتش را خواست، لذا او را برد و ما از این بابت هیچ گونه ناراحتی نداریم بلکه خوشحالیم از اینکه خدای بزرگ این قربانی ناقابل را از ما قبول کرد.
برای مراسم کفن و دفن و مراسم دیگر حلال ندارم هیچگونه پولی برای من خرج شود بلکه آن پول را به حساب امام بریزید تا بلکه با اینکار بتوانیم رضای خدا را بیشتر حاصل نماییم و کمکی باشد به مستضعفین و فقرا.
همواره گوش به فرمان رهبر کبیر انقلاب امام خمینی باشید. برای سلامت جان ایشان دعا کنید. برای رزمندگان اسلام در جبههها دعا کنید. برای آزادی قدس عزیز دعا کنید. برای آزادی تمامی مسلمین دعا کنید. انشاءالله روزی برسد که تمامی مسلمین در سراسر جهان در یک صف به امامت روح خدا، خمینی کبیر در قدس نماز وحدت میخوانند.
مهمترین کلامی که به نظرم میرسد این است که یادتان باشد توقعات خود را از دولت جمهوری اسلامی کم کنید مبادا روزی خدای ناکرده روح من شاهد خرید و فروش خونی از فرزندان شما که به راه حق رفتنه، در میان باشد خواهش میکنم مثل بعضی از خانوادههای ناآگاه کاری نکنید که خون شهیدتان را پایمال کنید.
از کمبودها و نارساییها هیچ گونه اظهار نارضایتی نکنید. کاری نکنید که بهانه به دست منافقین و دشمنان اسلام بدهید. خود را از کفار و منافقین و از ضد انقلابیون دور کنید هر کدامشان که قابل هدایت هستند هدایتشان کنید. هر کدام نیستند آنها را به مقامات مسئول معرفی و تمام آنها را طرد نمایید.
این را هم بدانید در صورت تبلیغات ضد انقلاب به آنها جواب دهید و بگویید که اولا دنیا برای مومنان و بندگان خوب خدا غیر از رنج و مشقت چیزی ندارد.
راحتی مومن آن دنیاست که خدا وعده نموده و بگویید کسانی که خود را حامی اسلام و انقلاب میدانند به محض اینکه اسلام یاری خواست مردان و زنان مومن بدون هیچگونه وقفه و ائتلاف وقتی خود را جهت یاری اسلام و مسلمین حاضر میکنند و به هر کجا که قرار شود برای نبرد با دشمنان اسلام میروند و از کشته شدن نمیترسند بلکه شهادت در راه حق را آرزو و افتخاری برای خود و خانواده شان میدانند.
اگر کشته شدیم پیروزیم و اگر بکشیم باز هم پیروزیم. خلاصه در هر دو صورت پیروزی از آن ماست چونکه ما برحقیم و صدام ناحق و باطل است و انشاءالله که باطل را به درک میفرستیم البته با رهبری آگاهانه امام خمینی و اما چند جملهای با خانواده محترمم.
مادرم، شما بودی که مرا به اینجا رساندید. مادر شما بودی که مرا به این صورت تربیت کردید. مادر من هر چه دارم از شما دارم. مادرم شما دین زیادی به گردن من دارید.
مادر شما بودی آیات قرآن را بر گوش من زمزمه نمودی. مادر اگر شما نبودی من چه میکردم. خلاصه مادر من هر چه دارم از شما دارم. امیدوارم حلالم فرمایید. امیدوارم مرا ببخشید. مادر بدانید که انشاءالله نزد خدا قدر و منزلتی بس بزرگ دارید. الهی که بهشت زیر پای مادران است.
انتهای خبر/پ