به گزارش سرویس فرهنگ و شهادت پایگاه خبری راه آرمان به نقل از نوید شاهد کرمان، شهید «احمد فاتح» ششم اردیبهشت ۱۳۴۱ در شهرستان بافت متولد شد.

وی تا پایان مقطع متوسطه در رشته مدیریت بازرگانی درس خواند و دیپلم گرفت، احمد به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت.

سرانجام در دوم فروردین ۱۳۶۱ در دشت عباس بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.


بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید «احمد فاتح»  را با هم می‌خوانیم:

جبهه ياد آور تجديد تاريخ اسلام است
سلام مرا از راهى دور بپذيريد، از جايى كه ياد آور تجديد تاريخ اسلام است، از جايى كه صداهاى رعد آسا حكم فرما است و انسان را به ياد وحى و نزول آيه از جانب پروردگار متعال مى‌اندازد. از منطقه‌اى كه مظلومان و مستمندان كه پابرهنگى عرب‌هاى مظلومش با آن چهره‌هاى آفتاب خورده و قلب‌هاى پاك انسان را به ياد عرب‌هاى زمان محمد (ص) خاتم‌النبیین و غيره مى‌اندازد.

مى‌خواهند مردم را از اين انقلاب جدا نمايند
من با ميل و رغبت داوطلبانه به اين جهاد مقدس مى‌روم تا از اسلام و خون شهيدان پاسدارى كنم، پوزه ابرقدرت‌هاى جهان را به خاك بمالم و حق مظلومان گيتى را از ظالمان بگيرم، من به خاطر اين انقلاب اسلامى كه همانند نهضت امام حسين (ع) است، می‌روم، مردمان جهان مى‌دانند كه دشمنان انقلاب  اسلامى ايران راه يزيد و معاويه را پيش گرفته‌اند و مى‌خواهند مردم ايران و جهان را از اين انقلاب جدا کنند، يك روز با رعب و وحشت و يك روز با ترور عزيزترين فرزندان اسلام راستين چون مطهرى‌ها، بهشتى‌ها، رجايى‌ها و باهنرها.

ولى اين امت مسلمان و شهيد پرور كه با فداكردن خون پاك فرزندان خود اين انقلاب را آبيارى كرده‌اند، هرگز از اين برنامه‌ها هيچ وحشتى ندارند، همان طور كه امام عزيزمان، ابراهيم زمان مى‌گويد، هرچه بيشتر ما را بكشيد ما بيدارتر مى‌شويم.

هميشه پيروزى از آن رزمندگان اسلام بوده است
آرى خواهر و برادر مسلمان، آن عزيزان رفتند و به خاطر اين انقلاب شهيد شدند، پس ما هم بايد راه اين شهيدان عزيزرا ادامه بدهيم و پاسدار اين انقلاب پرشكوه و پاسدار خون پاك آن عزيزان باشيم.
پس ما كه خودمان را مسلمان مى‌دانيم و مى‌شناسيم، نبايد مسلمانى از پدران ومادرانمان به ارث رسيده باشد، بلكه بايد اسلام راستين را بشناسيم، اگر ما خودمان را پيروان نهضت امام حسين (ع) مي‌دانيم، پس بايد نداى هل من ناصر ينصرنى، سرور آزادگان حسين را لبيك بگوييم و ما همگى به خوبى مي‌دانيم كه از زمانى اسلام بوجود آمد و حضرت محمد (ص) آن پيامبر عاليقدر و بزرگوار، آن را رهبرى مى‌كرد، هميشه با منافقين و كفار و مشركين در ستيز بوده است و از آنجا كه خواست الله بود، هميشه پيروزى از آن رزمندگان اسلام بوده است. پس ما بايد در اين موقعيت از زمان با منافقين و مشركين و كفار بجنگيم، تا اينكه انقلاب اسلامى ايران به رهبرى امام خمينى را به تمام جهان عرضه نماييم.

حافظ خون پاك شهداى اين انقلاب باشید
اى منافقين كور دل، شماها بدانيد تا خون در رگ ماست، خمينى رهبر ماست و ما تا انتقام خون شهيدانى چون بهشتى‌ها، رجايي‌ها و باهنرها و ديگر شهيدان را از شما و آن مزدوران پست بعثى نگيريم، از پاى نخواهيم نشست و ان شاء الله امت مسلمان و شهيد پرور ايران با برقرارى نظام جمهورى اسلامى در عراق از پاى نخواهند نشست به اميد پيروزى حق عليه باطل. اگر توانستيد فرزندان خود را به نحوى تربيت كنيد كه حافظ  اسلام راستين و حافظ خون پاك شهداى اين انقلاب و جنگ تحميلى باشند.

فرزندان شهيد راه پدرشان را ادامه دهند
خواهرم، تو كه عزيزترين فرد زندگي خود را به خاطر اسلام فدا نمودى به تو تبريك مى‌گويم و اميدوارم سعادتى كه نصيب همسر تو شده، نصيب من هم بشود و تنها خواهشى از تو دارم اين است كه اولا عمار را به نحوى تربيت كنى كه پدرش خواسته بود و دومين خواهش من اين است كه من را در سمت راست (همسر شهیدت) به خاک بسپاری، عمار، تو بايد راه پدرت را ادامه بدهى و براى مادرت همانند پدرت باشى. از خداوند متعال خواهانم كه كليه فرزندان شهيدان را به راه پدرشان هدايت كند.

انتهای خبر/پسند