یادداشت؛
راهکارهای مقابله با بحران آب در استان کرمان
جمعبندی تحقیقات از طبیعت استان کرمان ثابت میکند که بسیاری از طرحهای پیشنهاد و یا اجراشده ناشی از عدم شناخت از مسائل آبوخاک و یا پتانسیلهای تأمین آب مؤثر وکارآ بوده است.
به گزارش سرویس اقتصادی راه آرمان؛ مسئله تأمین آب شرب در شهرها و روستاهای استان کرمان روزبهروز شرایط حساستر و تعیینکنندهتری را برای ادامه حیات رقم میزند، بنابراین تحقیق و بررسی این پدیده بهشدت حائز اهمیت و پیگیری است.
طرح روشهای تأمین آب شرب با انتقال آب از حوزه آبریزی به حوزه آبریز دیگر و یا از منطقهای به سایر مناطق زمینه را برای بروز اختلافات اجتماعی فراهم نموده و مینماید
بارور کردن ابرها و استحصال آب بهصورت زودهنگام و مصنوعی از ابرها، برنامهریزی برای حفر چاههای ژرف و پمپاژ آب از اعماق سه هزار متری سطح زمین علیرغم اختصاص اعتبارات بسیار کلان و کار مستمر تا امروز قادر به ارائه و یا تأمین آب شرب حتی حداقلی که راهی برای ایجاد و امید باشد، متأسفانه در برنداشته است.
جمعبندی تحقیقات از طبیعت استان کرمان ثابت میکند که بسیاری از طرحهای پیشنهاد و یا اجراشده ناشی از عدم شناخت از مسائل آبوخاک و یا پتانسیلهای تأمین آب مؤثر وکارآ بوده است.
در ذیل تحلیل مختصری از عوامل بحرانساز و راهکارهای پیشنهادی تشریح و تحلیل میگردد.
۱-عدم مدیریت متمرکز در طرحهای اجراشده؛
در بازدیدهای صحرائی مستمر از طرحهای آبوخاک اجراشده مشخص میگردد که امور آبخیزداری با ذهنیتها و برنامهریزی خاص و منحصربهفرد سازمانی در درههائی که شناسائی از ده بندهای سنگ و سیمانی و یا خاکی احداث نموده است . کنترل کیفی بندهای سنگ و سیمانی اغلب بیانگر این مسئله است که سنگ و سیمان با شرایط قرارداد در بالادست و پاییندست بند رعایت شده ولی در وسط بند در حد پر کردن بهدوراز در نظر گرفتن دستور کار اجرائی است.
در پیبند سنگ و سیمانی بهجای حذف نمودن مصالح واریزهای و رسیدن به سنگبستر و همینطور در تکیهگاه با سهلانگاریهای واضح کار سنگ و سیمان شروعشده است .
واژگون شدن بندهای آبخیزداری سنگی و سیمانی در اغلب نقاط استان و با تخریب و شکستن آنها و نداشتن کارایی برای اهداف تعیینشده نشاندهنده نبودن درک کارشناسی است.
در شرایط کنونی در روستاهائی از استان با بهرهگیری از این بندهای سنگ و سیمانی درحالیکه مخزن آنها پر از رسوبات رودخانهای شده است، مدیریت آب و فاضلاب استان با قراردادن لوله در مخزن زیر رسوبات و شبکه صافی زه آبهائی که به این مخازن از زیر حوزه آبریز هدایت میشوند جمعآوری و پس از هدایت به منابع آبی پائیندست برای آب شرب به مصرف میرساند.
بررسیهای انجامشده از این قبیل بندهای سنگ سیمانی نشان میدهد که اغلب به دلیل ضعف ساختمانی فرار آب از زیر و یا تکیهگاهها چند برابر میزان آبی است که وارد لوله تأمین آب شرب میگردد.
وسعت استان کرمان بهعنوان وسیعتری استان کشور و همراه داشتن مناطق کوهستانی گسترده میطلبد که در خصوص ساختمان بندهای سنگ و سیمانی آبخیزداری تجدیدنظر و بهعنوان پارامتری تعیینکننده و هماهنگ با مدیریت آبفای استان، طرحهای آبخیزداری بهگونهای مطالعه و اجرا شدند که پس از پر شدن از رسوبات رودخانهای و یا در حین پر شدن به دلیل داشتن مخازن ذخیره کننده و زه آبهای دره مربوطه تبدیل به گزینهای هم برای تأمین آب شرب شوند.
برای مثال «دره گردو» درکی رابر که تنها بندی سنگ و سیمانی قبلاً ساختهشده که از پی و تکیهگاهها فرار آب داشته است ولی پس از اصلاح و جمعآوری زه آبهای بیشتری از دره آبدهی بیش از بیستوپنج لیتر در ثانیه را پیداکرده است که بهعنوان نماد کارایی بندهای سنگ و سیمانی برای تأمین آب شرب میتوان آن را در سطح کشور طرح و پیگیری نمود
بندهای آبخیزداری خاکی نیز در سراسر استان به دلایل ضعف نظارت اکثراً با اولین سیلابهای فصلی بهکلی تخریب و کارآئی خود را ازدستدادهاند.
تحقیقات بیشتر از سدهای خاکی ساختهشده، بندهای انحرافی، کار احیاء و مرمت قنوات ، کانالسازی همه و همه قبل از اینکه در جهت مدیریت متمرکز تأمین آب باشند متأسفانه در جهت هزینه نمودن اعتبارات با رعایت نکردن اصول اولیه فنی – مهندسی و یا اجرائی بوده است.
بر اساس مستندات تهیهشده که در رسانههای تابناک کرمان، هفتواد، صبح کرمان ،ایلنا، آبتاب، منتشرشدهاند ضرورت دارد که قبل از هر کاری از کلیه طرحهای آبوخاک اجراشده ، در دست اجرا مستندسازی شوند. این جمع بندیها میتواند گنجینهای از اطلاعات علمی و دانشگاهی را با امور اجرائی تلفیق نموده و سپس از نتایج بهدستآمده برای بهینهسازی و هر طرح و بالا بردن راندمان آن بهرهبرداری نمود.
۲- عدم نظارت: باوجود ترجمانهای متعدد برای مطالعه و اجرای طرحهای آبوخاک، وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی ، منابع طبیعی
متأسفانه نظارت بر کنترل مطالعات شرح خدمات اجرائی، تطبیق شرح خدمات با عملکردها ، تحلیل امور اجرائی با اهداف طرح و تحقیق در خصوص نارسائیها بسیار منفی است، شدت منفی بودن تا آنجاست که اگر کارشناسی خواسته باشد برای بهبود وضعیت طرحی اظهارنظر نماید بهشدت تنبیه میگردد.
بررسیهای بیشتر این شک را ایجاد مینماید که عمداً ریشه نظارت خشکانده شده تا چنین مسیر انحرافی طی شود، امید است که چنین نباشد و برای مقابله با بحران آب پارامتر نظارت تعریف و ناظرین بااحساس مسئولیت برای تأمین آب وظایف خود را عملی نمایند.
۳-عدم شناخت از چشمهسارهای مناطق کوهستانی چشمهسارهائی که قرنها زه آبهای درون کوهستانها را آزاد و مورد بهرهبرداری برای تأمین آب شرب و یا کشاورزی قرار میگرفتهاند .
امروزه به دلایل واهی از مدار خارجشدهاند، جوشش طبیعی آب از نقطهای از کوهستان با سنگهای رسوبی معرف این مسئله است که درز و ترکها ، شکافها، حفرهها در کوههای کارستیک پر از آب است و چون توان ذخیره بیشتر آب را ندارند از نقطه ضعیف مناسبی به بیرون تراوش نموده و چشمه ایجادشده است.
به عبارت بهتر چشمه سرریز آبهای درون کوهستان هست ولی بررسیهای کارشناسی بیشتر از قنوات نشان میدهد که در اثر گذر زمان به علت تهنشین شدن موادی که با آب حمل میشوند و سفته شدن آنها که گاهاً مسیر کوره قنوات را مسدود مینماید و شکستن آنها برای جریان آب الزامی است. این پدیده در مورد چشمهسارها هم صادق است.
یعنی با تهنشین شدن مواد و آبرفت درآنها لولههای موئین هدایتکننده زه آبها بهکلی مسدود و در این صورت چشمه خشک میشود. خشک شدن چشمه به این معنی نیست که آب درون کوهستان خشکشده ، بایستی راهکارهای بهتر باری باز کردن لولهها و استفاده از آب درون کوره پیدا کرد. در یک سادهنگری سریع مطرح میشود که خشکسالی است، بارندگی کم شده و این قبیل موارد، درحالیکه مسئله به این صورت نیست .
تحقیقات انجامشده ثابت نموده که اگر از محل همین چشمه که عنوان خشک پیدا کرده، کورههای و یا تونلی به قطر یک متر الی یک ونیم متر بهصورت افقی احداث نمائیم. مجموعه زه آبهای درز شکافها، ترکها، و غیره در چنین کورهای آزاد میشوند که قابلیت تأمین آب شرب رادارند.
این تحقیقات تحت عنوان تأمین آب شرب به روش قنات کوه (بیدانجیر) انجام دادهام و پایه یا بنیانی ارزشمند برای تأمین آب شرب پایدار و ماندگار بشر در جهان هستی امروز و آینده است.
چشمه را بهصورت نقطهای نمیتوان مورد ارزیابی قرارداد، چشمه متأثر از منطقهای گسترده است، منطقهای که تبخیر هم متأثر از تابش از خورشید را دارد، تبخیر منحصر به سطح دریاها، دریاچهها نیست، مناطق کوهستانی هم تبخیر دارند وقتیکه برفکها ذوب، بخشی از آنها نفوذ و یا تبخیر شدند، تبخیر خاتمه نمییابد بازهم این مکانیسم تداوم دارد به این صورت که با تبخیر آب ناشی از بارندگیها و یا ذوب برفها ارتباط تبخیر با درون کوهستان آغاز میگردد، به این صورت که زه آبهای درون کوهستان از طریق منافذ آزاد بین درز و شکافها، در اثر تابش نور خورشید به سطح رسیده و تبخیر میشوند.
این کار را میتوان به روشنایی چراغ فتیلهای تشبیه نمود که نفت را از مخزن میکشد و در سطح فتیل ها میسوزد درمجموع نمیتوان به کوه به چشم جسمی سنگی یکپارچه و فاقد آب نگاه کرد، بلکه میتوانیم با ردیابی و احداث قنات کوه در نقاط مختلف مناطق کوهستانی گسترده آب شرب موردنیاز هر منطقهای را تأمین نمود
۴-عدم شناخت از مکانیسم کار قنوات قنات و قنات داری تأمین آب هزاران ساله در کشورمان هست. حفر چاه گمانه یا مادر چاه در مجاورت مناطق کوهستانی و طراحی و اجرای رشته قناتی که بتوان زه آبهای دامنه را از طریق کوره قنات مظهر و قابلاستفاده نماید.
هنر و فرهنگ تأمین آب ما ایرانیان بوده و بایستی تداوم پیدا کنند. بررسیهای کارشناسی مستمر از بازدیدهای صحرائی از مادر چاه قنوات تا مظهر آنها ثابت نموده که قناتی خشکشده نداریم، استادان و معماران طراح و اجراکننده قنوات مادر چاه و بخش تران قنات را در مناطق کوهستانی انتخاب و اجرا میکرد.
آب زیرزمینی این مناطق متأثر از سفرههای آب زیرزمینی دشتها نیست که با پایین رفتن سطح آب سفرههای زیرزمینی قنوات هم خشک شوند، بنابراین هر آنچه به این صورت در بین مردم پخششده اساساً کذب هست صنعت چاه و چاه زنی راحتطلبی در نظام بهرهبرداری از قنوات گسلی ایجاد نموده که توسط ناآگاهان ، بیخبران، آنها که فاقد سواد و با توان کارشناسی از مکانیسم کار قنات و قنات داری بودهاند و یا بهطور خلاصه عدم شناخت، این گسل را روزبهروز عریضتر نموده است.
به عبارت بهتر میتوان دقیقاً اعلام نمود که راهکار بنیادی تأمین آب شرب، با مبرمترین نیاز حیات بشر را بایستی به فرهنگ قنات و قنات کوه مرتبط و برای رسیدن به آن تلاش نمود.
۵- حساسیت مالکان و حق آبها بران به تأمین آب شرب از چشمهسارهای آنها و اخذ آب بهاء از آنها بازدیدهای صحرائی مستمر از سراسر استان نشان میدهد که مالکان و حق آبها بران چشمهسارها نسبت به بهرهبرداری آب چشمه توسط آب و فاضلاب و اخذ آب بهاء از آنها، حساس و بهشدت واکنش نشان میدهند، بهطوریکه در بعضی از روستاها لولههایی که آب چشمه را به منبع آب شرب منتقل مینموده قطع کرده و سیستم تأمین آب شرب از چشمه را مختل نمودهاند.
تشدید چنین اختلافاتی منجر شده که آب و فاضلاب در فواصل طولانی بیش از بیست یا سی کیلومتری روستا چاهی حفر و با گذاشتن ایستگاههای پمپاژ آب را به منبع آب روستا برساند. این کارها مستلزم هزینههای بسیار کلان بوده نیز با کارشکنیهای مکرر چاه و تغییر طعم و مزه آب در مجاورت لایههای مسئلهدار عمقی و استفاده نکردن آب توسط اهالی سیستم انتقال آب پرهزینه برای همیشه از مدار خارجشده است.
تحقیقات بیشتر نشان میدهد که در همه این روستاهای مسئلهدار امکان احداث قنات کوه و کوهستانها و تأمین آب شرب از نقاطی که هیچگونه اعتراضی نباشد میسر است.
نویسنده: مهندس حسن اشرف گنجویی کارشناس رسمی و محقق تأمین آب
انتهای خبر/ طهماسبی